جدول جو
جدول جو

معنی قلب شناس - جستجوی لغت در جدول جو

قلب شناس
آنکه زر و سیم ناسره را بشناسد، آنکه باطل را از حق تمیز دهد، کسی که مردم ریاکار را تشخیص دهد، برای مثال گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود (حافظ - ۲۲۶)
تصویری از قلب شناس
تصویر قلب شناس
فرهنگ فارسی عمید
قلب شناس
آنکس که سیم و زر قلب را شناسد، کسی که حق را از باطل تمیز دهد، ریا کار را بشناسد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نبهره شناسی گش شناسی عمل و شغل قلب شناس: گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ، - یارب این قلب شناسی ز که آموخته بود ک (حافظ 143)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه باحوال اسب و انواع آن معرفت دارد آنکه نیک و بد اسبان را دریابد سر رشته دار و آگاه در کار اسب اسب شناسنده شناسنده اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصب شناس
تصویر عصب شناس
Neurologist, Neuroscientist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
невролог , нейроучёный
دیکشنری فارسی به روسی
Neurologe, Neurowissenschaftler
دیکشنری فارسی به آلمانی
невропатолог , нейронауковець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
neurologista, neurocientista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
neurólogo, neurocientífico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
neurologue, neuroscientifique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
न्यूरोलॉजिस्ट , न्यूरोसाइंटिस्ट
دیکشنری فارسی به هندی
عالم الأعصاب
دیکشنری فارسی به عربی
신경과 의사 , 신경과학자
دیکشنری فارسی به کره ای
נוירולוג , נוירו-מדען
دیکشنری فارسی به عبری
神经科医生 , 神经科学家
دیکشنری فارسی به چینی
神経科医 , 神経科学者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
daktari wa neva, mwanasayansi wa neva
دیکشنری فارسی به سواحیلی
นักประสาทวิทยา , นักวิทยาศาสตร์ประสาท
دیکشنری فارسی به تایلندی
ماہر اعصاب , عصب‌شناس
دیکشنری فارسی به اردو
স্নায়ু বিশেষজ্ঞ , স্নায়ু বিজ্ঞানী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از آب شناس
تصویر آب شناس
شناسنده آبهای زیرزمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلب شتا
تصویر قلب شتا
وارونه (شتا) آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب شناس
تصویر آب شناس
((ش ِ))
شخصی که داند کدام جای از زمین آب دارد و کدام جا آب ندارد، آن که غرقاب و تنگ آب را از یکدیگر باز داند و راهنمای کشتی شود تا بر خاک ننشیند، قاعده دان، صاحب مهارت در علوم، حقیقت شناس
فرهنگ فارسی معین
کسی که محل آب های زیرزمینی را می شناسد و می داند کدام نقطه آب دارد و برای حفر قنات یا کندن چاه مناسب است، کسی که بر بالای کشتی می رفته و گرداب ها و حرکت موج های دریا را خبر می داده و راهنمای کشتی بوده، کسی که متخصص در علم واکنش های شیمیایی، فیزیکی و زیستی آب است
فرهنگ فارسی عمید